معنی فارسی besa

B1

محیط یا فضای طبیعی و احساسی که فرد را احاطه کرده است.

An environment or atmosphere that influences perception and creativity.

example
معنی(example):

الهام هنرمند از بسا که او را احاطه کرده بود آمد.

مثال:

The artist's inspiration came from the besa surrounding her.

معنی(example):

هر روز، بسا او را با ایده‌های جدید پر می‌کرد.

مثال:

Each day, the besa filled her with new ideas.

معنی فارسی کلمه besa

: معنی besa به فارسی

محیط یا فضای طبیعی و احساسی که فرد را احاطه کرده است.