معنی فارسی besaint
B2تقدیس کردن، به معنای پاک و محترم کردن چیزی یا کسی.
To make sacred or revered.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند تصمیم گرفت آثارش را با اهدا به خیریه تقدیس کند.
مثال:
The artist decided to besaint her work by donating to charity.
معنی(example):
آنها امیدوارند این سازمان را از طریق خدمات اجتماعی تقدیس کنند.
مثال:
They hope to besaint the organization through community service.
معنی فارسی کلمه besaint
:
تقدیس کردن، به معنای پاک و محترم کردن چیزی یا کسی.