معنی فارسی besaile

B1

صنعت یا هنر دستی که در آن افراد خلاقیت خود را به کار می‌برند.

A craft or art form where individuals apply their creativity.

example
معنی(example):

گروه تجربیات خود را با صنایع دستی بسایلی به اشتراک گذاشتند.

مثال:

The group shared their experiences with besaile crafts.

معنی(example):

او هنر بسایلی را از مادربزرگش آموخته بود.

مثال:

She learned the art of besaile from her grandmother.

معنی فارسی کلمه besaile

: معنی besaile به فارسی

صنعت یا هنر دستی که در آن افراد خلاقیت خود را به کار می‌برند.