معنی فارسی besaiel
B1ویژگیهای خاص و متمایز شخصیتی که در فرد مشهود است.
Distinctive features of personality that are evident in an individual.
- OTHER
example
معنی(example):
بسیل شخصیت منحصر به فرد او را منعکس کرد.
مثال:
The besaiel reflected her unique personality.
معنی(example):
او بهترین بساولی را به تن داشت که نظر همه را جلب کرد.
مثال:
He wore a besaiel that captured everyone's attention.
معنی فارسی کلمه besaiel
:
ویژگیهای خاص و متمایز شخصیتی که در فرد مشهود است.