معنی فارسی besayle
B1به اجرا درآوردن، به عمل آوردن یا تحقّق بخشیدن به چیزی.
To carry out or put into effect.
- VERB
example
معنی(example):
ما باید پروژهها را به اجرا درآوریم تا مطمئن شویم که به ضربالاجلها میرسند.
مثال:
We need to besayle the projects to ensure they meet deadlines.
معنی(example):
برای موفق شدن، باید تلاشهای خود را به اجرا درآوریم تا پیشرفت کنیم.
مثال:
In order to succeed, we must besayle our efforts for improvement.
معنی فارسی کلمه besayle
:
به اجرا درآوردن، به عمل آوردن یا تحقّق بخشیدن به چیزی.