معنی فارسی bescarf
B1عمل فروش چیزهایی که دیگر استفاده نمیشوند، بهویژه در حراجها.
The action of selling items that are no longer in use, especially at garage sales.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت کتابهای قدیمیاش را بفروشد تا برای قفسه جا باز کند.
مثال:
She decided to bescarf her old books to make room on the shelf.
معنی(example):
در حراج گاراژ، او چند اسباب بازی قدیمی را خواهد فروخت.
مثال:
During the garage sale, he will bescarf a bunch of old toys.
معنی فارسی کلمه bescarf
:
عمل فروش چیزهایی که دیگر استفاده نمیشوند، بهویژه در حراجها.