معنی فارسی bescreen

B1

بررسی یا فیلتر کردن اطلاعات یا داده‌ها.

To test or examine something to determine its quality or eligibility.

example
معنی(example):

ما نیاز داریم داده‌ها را قبل از تحلیل ببینیم.

مثال:

We need to bescreen the data before analysis.

معنی(example):

این دستگاه تصاویر را برای کیفیت بررسی خواهد کرد.

مثال:

The device will bescreen the images for quality.

معنی فارسی کلمه bescreen

: معنی bescreen به فارسی

بررسی یا فیلتر کردن اطلاعات یا داده‌ها.