معنی فارسی besetting sin

B1

به گناه یا ضعف دائمی و عمیق اشاره دارد که شخص نمی‌تواند به راحتی از آن رها شود.

A sin or problem that continually troubles a person.

example
معنی(example):

حرص و طمع گناه مداوم اوست که با آن مبارزه می‌کند.

مثال:

Greed is his besetting sin that he struggles to overcome.

معنی(example):

گناه مداوم او تعویق است؛ او اغلب کارش را به تأخیر می‌اندازد.

مثال:

Her besetting sin is procrastination; she often delays her work.

معنی فارسی کلمه besetting sin

: معنی besetting sin به فارسی

به گناه یا ضعف دائمی و عمیق اشاره دارد که شخص نمی‌تواند به راحتی از آن رها شود.