معنی فارسی beslab
C1از ویژگیهای یک فرد یا پروژه که از قوانین و قالبهای سنتی خارج است.
Describing an unconventional or innovative approach or artistic style.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک هنرمند بیاسلب است که به خاطر خلاقیتش شناخته شده است.
مثال:
He is a beslab artist known for his creativity.
معنی(example):
پروژه بیاسلب در زمان مقرر تمام شد.
مثال:
The beslab project was completed on time.
معنی فارسی کلمه beslab
:
از ویژگیهای یک فرد یا پروژه که از قوانین و قالبهای سنتی خارج است.