معنی فارسی beslabber

B2

به معنای فردی که به طور غیررسمی و شلوغ رفتار می‌کند و ممکن است در موقعیت‌هایی مناسب نباشد.

Describing someone or something that is messy or careless.

example
معنی(example):

این سگ کمی بی‌اسلبر است و همیشه هنگام غذا خوردن شلوغ می‌کند.

مثال:

The dog is a little beslabber, always making a mess when eating.

معنی(example):

حالت بی‌اسلبر او باعث می‌شود که بودن در کنار او سرگرم‌کننده باشد.

مثال:

Her beslabber attitude makes her fun to be around.

معنی فارسی کلمه beslabber

: معنی beslabber به فارسی

به معنای فردی که به طور غیررسمی و شلوغ رفتار می‌کند و ممکن است در موقعیت‌هایی مناسب نباشد.