معنی فارسی beslow

B1

به کاهش سرعت اشاره دارد، به ویژه برای لذت بردن از محیط.

To slow down, especially to appreciate the surroundings.

example
معنی(example):

ما باید سرعت خود را کم کنیم تا از مناظر لذت ببریم.

مثال:

We need to beslow our pace to enjoy the scenery.

معنی(example):

گاهی اوقات خوب است که آرام بگیریم و نفس بکشیم.

مثال:

Sometimes, it's good to beslow and take a breath.

معنی فارسی کلمه beslow

: معنی beslow به فارسی

به کاهش سرعت اشاره دارد، به ویژه برای لذت بردن از محیط.