معنی فارسی beslubber
B2اشاره به فردی که به طور غیرمحترمانه در رفتار خود است.
Referring to a person who behaves in a disrespectful manner.
- NOUN
example
معنی(example):
برای اینکه در مهمانی خیلی بیادب بود، مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
He was criticized for being such a beslubber at the party.
معنی(example):
افراد از کسی که نمیتواند نوشیدنیاش را کنترل کند، متنفرند.
مثال:
People dislike a beslubber who can't handle their drink.
معنی فارسی کلمه beslubber
:
اشاره به فردی که به طور غیرمحترمانه در رفتار خود است.