معنی فارسی besonnet
A2نوعی کلاه که معمولاً از پارچه ساخته شده و برای حفاظت از سر استفاده میشود.
A type of hat typically made of fabric used for head protection.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک بزونت پوشید که او را گرم نگه داشت.
مثال:
He wore a besonnet that kept him warm.
معنی(example):
بزونت یک کلاه سنتی در برخی فرهنگها است.
مثال:
The besonnet is a traditional hat in some cultures.
معنی فارسی کلمه besonnet
:
نوعی کلاه که معمولاً از پارچه ساخته شده و برای حفاظت از سر استفاده میشود.