معنی فارسی bespurred

B1

تحریک و تشویق کردن کسی یا چیزی به منظور دستیابی به موفقیت.

To spur or encourage someone or something to achieve success.

example
معنی(example):

اسب برای پیروزی در مسابقه مورد تشویق قرار گرفت.

مثال:

The horse was bespurred to win the race.

معنی(example):

مربی قبل از مسابقه بزرگ تیم را تشویق کرد.

مثال:

The coach bespurred the team before the big game.

معنی فارسی کلمه bespurred

: معنی bespurred به فارسی

تحریک و تشویق کردن کسی یا چیزی به منظور دستیابی به موفقیت.