معنی فارسی bestock

B1

به معنای پر کردن یا تأمین دوباره موجودی یک فروشگاه یا انبار.

To refill or replenish stock.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند قفسه‌ها را با وسایل بیشتری پر کنند.

مثال:

They decided to bestock the shelves with more supplies.

معنی(example):

مدیر فروشگاه نیاز دارد اقلامی که کم شده‌اند را مجدداً تأمین کند.

مثال:

The store manager needs to bestock the items that are running low.

معنی فارسی کلمه bestock

: معنی bestock به فارسی

به معنای پر کردن یا تأمین دوباره موجودی یک فروشگاه یا انبار.