معنی فارسی beta male
B2مردی که دارای ویژگی‌های سنتی مردانگی نیست و معمولاً در جامعه تحت فشار قرار می‌گیرد.
A man who is passive or subordinate in social situations, often contrasting with an alpha male.
- noun
noun
معنی(noun):
(manosphere, pickup community) A man who is less competent or desirable than an alpha male.
example
معنی(example):
او اغلب در موقعیت‌های اجتماعی احساس می‌کند که یک مرد بتا است.
مثال:
He often feels like a beta male in social situations.
معنی(example):
مفهوم مرد بتا در فرهنگ مدرن اغلب مورد بحث قرار می‌گیرد.
مثال:
The concept of the beta male is often discussed in modern culture.
معنی فارسی کلمه beta male
:
مردی که دارای ویژگی‌های سنتی مردانگی نیست و معمولاً در جامعه تحت فشار قرار می‌گیرد.
