معنی فارسی betake

B1 /bɪˈteɪk/

به جایی رفتن، به معانی خاصی مانند رفتن به جایی یا شروع به انجام کاری.

To go or set out, especially to a different place.

verb
معنی(verb):

To beteach.

example
معنی(example):

اگر می‌خواهی موفق شوی، باید به درس‌های خود بپردازی.

مثال:

You should betake yourself to your studies if you want to succeed.

معنی(example):

او تصمیم گرفت به یک زندگی آرام‌تر در روستا برود.

مثال:

He decided to betake himself to a quieter life in the countryside.

معنی فارسی کلمه betake

: معنی betake به فارسی

به جایی رفتن، به معانی خاصی مانند رفتن به جایی یا شروع به انجام کاری.