معنی فارسی betrayers
B2افرادی که به طور دستهجمعی یا در قالبهای مختلف، اعتماد دیگران را نقض کرده و موجب صدمه میشوند.
Individuals who betray trust or confidence, often in a collective context.
- NOUN
example
معنی(example):
تاریخ پر از داستانهایی درباره خیانتکاران است.
مثال:
The history is full of stories of betrayers.
معنی(example):
خیانتکاران اغلب به خاطر اعمال خود با عواقب مواجه میشوند.
مثال:
Betrayers often face consequences for their actions.
معنی فارسی کلمه betrayers
:
افرادی که به طور دستهجمعی یا در قالبهای مختلف، اعتماد دیگران را نقض کرده و موجب صدمه میشوند.