معنی فارسی betrace

B1

ردیابی و پیدا کردن نشانه‌ها یا آثار گذشته در یک موضوع.

To follow or find the path or track of someone or something.

example
معنی(example):

کارآگاه سعی کرد بخشی از حرکات مظنون را ردیابی کند.

مثال:

The detective tried to betrace the suspect's movements.

معنی(example):

شما می‌توانید نژاد خود را از طریق مدارک تاریخی ردیابی کنید.

مثال:

You can betrace your ancestry through historical documents.

معنی فارسی کلمه betrace

: معنی betrace به فارسی

ردیابی و پیدا کردن نشانه‌ها یا آثار گذشته در یک موضوع.