معنی فارسی bewhig
B1به محتوای جدیدی اضافه کردن یا جذابتر کردن.
To enhance or embellish something to make it more attractive.
- OTHER
example
معنی(example):
او میدانست چگونه در رقابت خود را متمایز کند.
مثال:
He knew how to bewig in the competition to stand out.
معنی(example):
آنها نیاز داشتند تا ارائه خود را به گونهای متمایز کنند تا تاثیر بیشتری بگذارد.
مثال:
They needed to bewig their presentation for a better impact.
معنی فارسی کلمه bewhig
:
به محتوای جدیدی اضافه کردن یا جذابتر کردن.