معنی فارسی bewith
B1به معنای بودن با کسی یا در کنار کسی و حمایت از او.
To be present with someone, offering companionship or support.
- OTHER
example
معنی(example):
برای همراهی با دوستانش، او به سرتاسر کشور سفر کرد.
مثال:
In order to bewith his friends, he traveled across the country.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند در زمانهای دشوار در کنار یکدیگر باشند.
مثال:
They decided to bewith each other during the tough times.
معنی فارسی کلمه bewith
:
به معنای بودن با کسی یا در کنار کسی و حمایت از او.