معنی فارسی bewitchment

B2

سحر و جادو به معنای تحت تأثیر قرار دادن یا فریب دادن کسی به طریقی جادویی یا فریبنده است.

The act of enchanting or casting a spell on someone.

example
معنی(example):

سحر و جادو جادوگر باعث شد که مردم شهر به جادو اعتقاد پیدا کنند.

مثال:

The bewitchment of the wizard made the townsfolk believe in magic.

معنی(example):

سحر و جادو او در برابر مخاطب در طول اجرا مشهود بود.

مثال:

Her bewitchment over the audience was evident during the performance.

معنی فارسی کلمه bewitchment

: معنی bewitchment به فارسی

سحر و جادو به معنای تحت تأثیر قرار دادن یا فریب دادن کسی به طریقی جادویی یا فریبنده است.