معنی فارسی bework
B1به معنای کار کردن یا فعالیت کردن به گونهای مؤثر و سازنده.
To work in an effective and productive manner.
- VERB
example
معنی(example):
به طور مؤثر کار کردن به معنای مدیریت خوب زمان است.
مثال:
To bewok effectively means managing time well.
معنی(example):
او یاد گرفت که چگونه در کنار تحصیلاتش کار کند.
مثال:
She learned how to bewok alongside her studies.
معنی فارسی کلمه bework
:
به معنای کار کردن یا فعالیت کردن به گونهای مؤثر و سازنده.