معنی فارسی beyondness
B1حالت یا وضعیتی که از مرزهای عادی فراتر میرود و به تجربههای جدید هدایت میکند.
A state or condition that transcends normal boundaries and leads to new experiences.
- OTHER
example
معنی(example):
فراتر بودن افکارش او را به دنیای دیگری برد.
مثال:
The beyondness of her thoughts took her to another world.
معنی(example):
در فلسفه، فراتر بودن به حالتی اشاره میکند که از تجربههای عادی فراتر میرود.
مثال:
In philosophy, beyondness refers to the state that transcends ordinary experience.
معنی فارسی کلمه beyondness
:
حالت یا وضعیتی که از مرزهای عادی فراتر میرود و به تجربههای جدید هدایت میکند.