معنی فارسی big-bosomed

B1

زنی که دارای سینه‌های بزرگ است، به ویژه در آثار هنری.

A woman who has large breasts, often emphasized in artistic representations.

example
معنی(example):

شخصیت داستان به عنوان کسی با سینه‌های بزرگ توصیف شده است.

مثال:

The character in the story is described as big-bosomed.

معنی(example):

بسیاری از هنرمندان در طول تاریخ زنانی با سینه‌های بزرگ را رنگ آمیزی کرده‌اند.

مثال:

Many artists have painted big-bosomed women throughout history.

معنی فارسی کلمه big-bosomed

: معنی big-bosomed به فارسی

زنی که دارای سینه‌های بزرگ است، به ویژه در آثار هنری.