معنی فارسی bigotedly
B2به طور متعصبانه، اشاره به بیان نظرات یا نگرشها با تعصب و بدون انعطاف.
In a manner characterized by intolerance or prejudice against others.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور متعصبانهای درباره مردم از فرهنگهای مختلف صحبت کرد.
مثال:
He spoke bigotedly about people from different cultures.
معنی(example):
نظرها به طور متعصبانه بیان شد که نشان دهنده عدم درک بود.
مثال:
The opinions were expressed bigotedly, showing a lack of understanding.
معنی فارسی کلمه bigotedly
:
به طور متعصبانه، اشاره به بیان نظرات یا نگرشها با تعصب و بدون انعطاف.