معنی فارسی bigonial

B2

بیگونال، اصطلاحی در علم آناتومی که به ناحیه‌ای خاص در صورت مربوط می‌شود.

Relating to a specific area of the face in anatomy.

example
معنی(example):

پزشک ناحیه بیگونال را برای هرگونه ناهنجاری بررسی کرد.

مثال:

The doctor examined the bigonial area for any abnormalities.

معنی(example):

در آناتومی، عرض بیگونال می‌تواند نشانه‌ای از ویژگی‌های ژنتیکی خاص باشد.

مثال:

In anatomy, the bigonial width can indicate certain genetic traits.

معنی فارسی کلمه bigonial

: معنی bigonial به فارسی

بیگونال، اصطلاحی در علم آناتومی که به ناحیه‌ای خاص در صورت مربوط می‌شود.