معنی فارسی bindles

A2

جمع باندل، بسته‌ای از وسایل که معمولاً با یک پارچه یا کیسه در کنار هم جمع‌آوری شده‌اند.

Plural of bindle; multiple bundles of belongings.

example
معنی(example):

کودکان با باندل‌هایی پر از تنقلات آمدند.

مثال:

The children came with bindles full of snacks.

معنی(example):

آنها باندل‌هایی برای سفر کمپینگ خود درست کردند.

مثال:

They made bindles for their camping trip.

معنی فارسی کلمه bindles

: معنی bindles به فارسی

جمع باندل، بسته‌ای از وسایل که معمولاً با یک پارچه یا کیسه در کنار هم جمع‌آوری شده‌اند.