معنی فارسی bindwood
B1چوبی که برای اتصال دو یا چند قطعه چوب به یکدیگر به کار میرود.
Wood used for binding or joining pieces of wood together.
- NOUN
example
معنی(example):
نجار از چوب متصل برای ایجاد یک قاب محکم استفاده کرد.
مثال:
The carpenter used bindwood to create a sturdy frame.
معنی(example):
چوب متصل معمولاً در ساخت مبلمان سنتی استفاده میشود.
مثال:
Bindwood is often used in traditional furniture making.
معنی فارسی کلمه bindwood
:
چوبی که برای اتصال دو یا چند قطعه چوب به یکدیگر به کار میرود.