معنی فارسی bipolarity
C1دو قطبی بودن، حالت یا کیفیت داشتن دو قطب یا نیروی متضاد.
The condition of having two poles or opposite properties.
- NOUN
example
معنی(example):
دو قطبی بودن به وجود دو نیروی متضاد اشاره دارد.
مثال:
Bipolarity refers to the presence of two opposing forces.
معنی(example):
درک دو قطبی بودن در روانشناسی حیاتی است.
مثال:
Understanding bipolarity is crucial in psychology.
معنی فارسی کلمه bipolarity
:
دو قطبی بودن، حالت یا کیفیت داشتن دو قطب یا نیروی متضاد.