معنی فارسی bipolarize
B1دو قطبی کردن، به عمل تقسیم کردن نظرات یا وضعیتها به دو طرف متضاد اشاره دارد.
To divide or categorize into two opposing groups or perspectives.
- VERB
example
معنی(example):
بسیاری از مسائل تمایل دارند که نظرات مردم را دو قطبی کنند.
مثال:
Many issues tend to bipolarize people's views.
معنی(example):
تلاشها برای دو قطبی کردن یک بحث میتواند پیشرفت را متوقف کند.
مثال:
Efforts to bipolarize a debate can hinder progress.
معنی فارسی کلمه bipolarize
:
دو قطبی کردن، به عمل تقسیم کردن نظرات یا وضعیتها به دو طرف متضاد اشاره دارد.