معنی فارسی birdlimed

B1

پرهایی که به وسیلهٔ چسب درختی به هم چسبیده‌اند.

Feathers that have become stuck together due to birdlime.

example
معنی(example):

گربه با پرهای چسبیده به پرنده وارد خانه شد.

مثال:

The cat came inside with birdlimed feathers.

معنی(example):

هنرمند از شاخه‌های چسبیده به پرنده برای طراحی مجسمه‌اش استفاده کرد.

مثال:

The artist used birdlimed branches to design her sculpture.

معنی فارسی کلمه birdlimed

: معنی birdlimed به فارسی

پرهایی که به وسیلهٔ چسب درختی به هم چسبیده‌اند.