معنی فارسی bishopless

B1

بدون کشیش.

Without a bishop.

example
معنی(example):

جامعه پس از رفتن ناگهانی او احساس بی‌کشیشی کرد.

مثال:

The community felt bishopless after his sudden departure.

معنی(example):

یک کلیسای بی‌کشیش اغلب با رهبری مشکلاتی دارد.

مثال:

A bishopless church often struggles with leadership.

معنی فارسی کلمه bishopless

: معنی bishopless به فارسی

بدون کشیش.