معنی فارسی bishoplike
B1شبیه یا مرتبط با یک کشیش.
Resembling or characteristic of a bishop.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طرز برخورد کشیشمانند او احترام برمیانگیخت.
مثال:
His bishoplike demeanor commanded respect.
معنی(example):
او هنگام سخنرانیها حضوری کشیشمانند دارد.
مثال:
She has a bishoplike presence when giving speeches.
معنی فارسی کلمه bishoplike
:
شبیه یا مرتبط با یک کشیش.