معنی فارسی bishopscap
B1کلاهی به شکل خاص که توسط اسقفها در مراسم مذهبی استفاده میشود.
A ceremonial hat worn by bishops, indicative of their office.
- NOUN
example
معنی(example):
کلاه اسقفی رهبری مذهبی را در طی مراسم زینت میداد.
مثال:
The bishopscap adorned the religious leader during the ceremony.
معنی(example):
او یک کلاه اسقفی پوشیده بود که نماد اقتدار او بود.
مثال:
He wore a bishopscap that symbolized his authority.
معنی فارسی کلمه bishopscap
:
کلاهی به شکل خاص که توسط اسقفها در مراسم مذهبی استفاده میشود.