معنی فارسی bishopstool
B1صندلی خاصی که برای نشستن اسقفها طراحی شده است.
A seat or chair used by a bishop, often elaborately decorated.
- NOUN
example
معنی(example):
اسقف در حین جلسه بر روی صندلی اسقفی خود نشسته بود.
مثال:
The bishop sat on his bishopstool during the meeting.
معنی(example):
یک صندلی اسقفی معمولاً در کلیساها با جزئیات زینتی طراحی شده است.
مثال:
A bishopstool is often ornately designed in cathedrals.
معنی فارسی کلمه bishopstool
:
صندلی خاصی که برای نشستن اسقفها طراحی شده است.