معنی فارسی bleakish
B1به معنای کمی دلگیر یا نامناسب، معمولاً در شرایط خاص.
Somewhat bleak or uncomfortable, usually in specific situations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حالت روحی او پس از آن خبر کمی دلگیر بود.
مثال:
Her mood was rather bleakish after the news.
معنی(example):
منظره در مه زمستانی کمی دلگیر به نظر میرسید.
مثال:
The landscape appeared bleakish in the winter fog.
معنی فارسی کلمه bleakish
:
به معنای کمی دلگیر یا نامناسب، معمولاً در شرایط خاص.