معنی فارسی bleed someone or something dry
B2به معنای استفاده یا مصرف تمام منابع یا توان کسی است تا جایی که چیزی باقی نماند.
To take everything of value from someone or something, leaving nothing left.
- IDIOM
example
معنی(example):
مردی که اعتبار میدهد او را با نرخهای بهره بالا خونریز کرد.
مثال:
The loan shark bled him dry with high interest rates.
معنی(example):
آنها منابع شرکت را کاملاً خالی کردند تا اینکه ورشکست شد.
مثال:
They bled the resources of the company dry until it went bankrupt.
معنی فارسی کلمه bleed someone or something dry
:
به معنای استفاده یا مصرف تمام منابع یا توان کسی است تا جایی که چیزی باقی نماند.