معنی فارسی blet

B2

فرایند خراب شدن میوه به دلیل رسیده شدن بیش از حد.

The process of fruit becoming overripe and starting to decay.

example
معنی(example):

میوه شروع به گندیدن کرد زیرا کاملاً رسیده بود.

مثال:

The fruit began to blet as it overripe.

معنی(example):

مطمئن شوید که سیب‌ها برای نشانه‌های گندیدگی بررسی شوند.

مثال:

Make sure to check the apples for any signs of blet.

معنی فارسی کلمه blet

: معنی blet به فارسی

فرایند خراب شدن میوه به دلیل رسیده شدن بیش از حد.