معنی فارسی blobber
B1شخصی که به طور مکرر مایع از دهانش میریزد، معمولاً به کودکان اشاره دارد.
A person, especially a child, who drools excessively.
- NOUN
example
معنی(example):
کودک یک بلندگویی بود که در حین بازی معمولاً مایع از دهانش میریخت.
مثال:
The child was a blobber, often drooling while playing.
معنی(example):
به عنوان یک بلندگویی، او باید یک پارچه نزدیک داشته باشد تا چانهاش را پاک کند.
مثال:
As a blobber, he had to keep a cloth handy to wipe his chin.
معنی فارسی کلمه blobber
:
شخصی که به طور مکرر مایع از دهانش میریزد، معمولاً به کودکان اشاره دارد.