معنی فارسی blockader

B1

شخصی که مانعی را ایجاد می‌کند یا از ورود یا خروج چیزی جلوگیری می‌کند.

A person who obstructs or prevents entry or exit of something.

example
معنی(example):

مسدود کننده در برابر نیروهای مخالف ایستادگی کرد.

مثال:

The blockader stood firm against the opposing forces.

معنی(example):

یک مسدود کننده می‌تواند از ورود کالاها به یک شهر جلوگیری کند.

مثال:

A blockader can prevent goods from entering a city.

معنی فارسی کلمه blockader

: معنی blockader به فارسی

شخصی که مانعی را ایجاد می‌کند یا از ورود یا خروج چیزی جلوگیری می‌کند.