معنی فارسی blondeness
B1بلوندی، رنگ موی روشن و طلایی که عموماً به افراد با موهای روشن نسبت داده میشود.
The quality or state of having light yellowish hair.
- NOUN
example
معنی(example):
بلوند بودن او باعث شد در جمع متمایز باشد.
مثال:
Her blondeness made her stand out in the crowd.
معنی(example):
بلوند بودن مو اغلب با لذت و سرگرمی همراه است.
مثال:
The blondeness of the hair is often associated with fun.
معنی فارسی کلمه blondeness
:
بلوندی، رنگ موی روشن و طلایی که عموماً به افراد با موهای روشن نسبت داده میشود.