معنی فارسی blowen

B1

بلون، فردی که در انجام عمل دمیدن یا باد کردن مهارت دارد.

A person who is skilled at blowing or inflating.

example
معنی(example):

او در مورد باد کردن بادکنک‌ها یک بلون است.

مثال:

He is a blowen when it comes to blowing up balloons.

معنی(example):

بلون بودن به معنای داشتن استعدادی در باد کردن است.

مثال:

Being a blowen means having a talent for blowing.

معنی فارسی کلمه blowen

: معنی blowen به فارسی

بلون، فردی که در انجام عمل دمیدن یا باد کردن مهارت دارد.