معنی فارسی blowess

B1

بلواس، اصطلاحی برای توصیف زنی که در فعالیت خاصی مهارت دارد.

A term referring to a woman skilled at a particular act.

example
معنی(example):

بلواس مهمانی مورد استقبال همه قرار گرفت.

مثال:

The blowess of the party was enjoyed by everyone.

معنی(example):

او به عنوان بلواس رویداد سالانه شناخته می‌شود.

مثال:

She is known as the blowess of the annual event.

معنی فارسی کلمه blowess

: معنی blowess به فارسی

بلواس، اصطلاحی برای توصیف زنی که در فعالیت خاصی مهارت دارد.