معنی فارسی blunker
B1شخصی که مدام در کارها اشتباه میکند یا آنها را خراب میکند.
A person who frequently makes mistakes or messes things up.
- NOUN
example
معنی(example):
او همیشه کارها را خراب میکند و یک بلانکر است.
مثال:
He is such a blunker for always messing things up.
معنی(example):
در گروه ما، او بزرگترین بلانکر است وقتی صحبت از برنامهریزی میشود.
مثال:
In our group, she’s the biggest blunker when it comes to planning.
معنی فارسی کلمه blunker
:
شخصی که مدام در کارها اشتباه میکند یا آنها را خراب میکند.