معنی فارسی boardbill
B1تختهنوشت، نوعی کاغذ یا تخته که برای نوشتن اطلاعات یا هزینهها استفاده میشود، به ویژه در جلسات و برنامهریزی.
A document used for recording costs or bills, often in meetings.
- NOUN
example
معنی(example):
برای پروژه کار با چوب از تختهنوشت استفاده شد.
مثال:
The boardbill was used for the woodwork project.
معنی(example):
او هزینهها را در طول جلسه روی تختهنوشت نوشت.
مثال:
He wrote the expenses on the boardbill during the meeting.
معنی فارسی کلمه boardbill
:
تختهنوشت، نوعی کاغذ یا تخته که برای نوشتن اطلاعات یا هزینهها استفاده میشود، به ویژه در جلسات و برنامهریزی.