معنی فارسی boardable

A2

قابل سوارشدن، به معنای زمانی که مسافران می‌توانند سوار وسیله نقلیه‌ای مانند هواپیما شوند.

Referring to the time when passengers can board a vehicle, typically an airplane.

example
معنی(example):

پرواز در دروازه ۵ قابل سوارشدن بود.

مثال:

The flight was boardable at gate 5.

معنی(example):

اطمینان حاصل کنید که کارت سوارشدن خود را وقتی قابل سوارشدن است، آماده دارید.

مثال:

Make sure you have your boarding pass ready when it's boardable.

معنی فارسی کلمه boardable

: معنی boardable به فارسی

قابل سوارشدن، به معنای زمانی که مسافران می‌توانند سوار وسیله نقلیه‌ای مانند هواپیما شوند.