معنی فارسی bocking
B1بُک کردن به معنای بریدن یا کوتاه کردن گیاهان است، به ویژه در کشاورزی.
To cut off or prune plants, typically for agricultural purposes.
- VERB
example
معنی(example):
کشاورز دانههای ذرت را بُک کرده بود.
مثال:
The farmer was bocking the corn stalks.
معنی(example):
آنها صدای بُک در جنگل ساکت پیدا کردند.
مثال:
They found a bocking sound in the quiet forest.
معنی فارسی کلمه bocking
:
بُک کردن به معنای بریدن یا کوتاه کردن گیاهان است، به ویژه در کشاورزی.