معنی فارسی bodilize
B1بدیل کردن، به معنای تبدیل افکار یا احساسات به یک شکل قابل مشاهده یا ملموس.
To give physical form to abstract ideas or emotions.
- VERB
example
معنی(example):
او باید افکارش را به یک طرح مشخص بدیل کند.
مثال:
She needed to bodilize her thoughts into a concrete plan.
معنی(example):
در نقاشیاش سعی کرد احساسات را به شکل بدیل کند.
مثال:
In his painting, he tried to bodilize emotions into form.
معنی فارسی کلمه bodilize
:
بدیل کردن، به معنای تبدیل افکار یا احساسات به یک شکل قابل مشاهده یا ملموس.