معنی فارسی body burden
B2بار بدنی به فشار یا بار جسمانی که بر روی بدن قرار دارد، اشاره دارد که ممکن است ناشی از وزن اضافی یا استرس باشد.
The physical strain or load placed on the body, which can result from excess weight or stress.
- NOUN
example
معنی(example):
حمل وزن زیاد میتواند بار بدنی ایجاد کند.
مثال:
Carrying too much weight can create a body burden.
معنی(example):
استرس نیز میتواند به مرور زمان بار بدنی شود.
مثال:
Stress can also become a body burden over time.
معنی فارسی کلمه body burden
:
بار بدنی به فشار یا بار جسمانی که بر روی بدن قرار دارد، اشاره دارد که ممکن است ناشی از وزن اضافی یا استرس باشد.